پدر
تا تو رفتی همه گفتند از دل برود هر آنکه از دیده برفت
و در آن لحظه به ناباوری و غصه من خندیدند
و کنون آه تو ای رفته سفر
که دگر باز نخواهی برگشت
کاش می آمدی و می دیدی
که در این کلبه خاموش هنوز
یادگار تو بجاست
کاش یک لحظه سرود شب اندوه مرا می خواندی
که چه ها بر من آزرده گذشت!
تا تو رفتی همه گفتند از دل برود هر آنکه از دیده برفت
و در آن لحظه به ناباوری و غصه من خندیدند
و کنون آه تو ای رفته سفر
که دگر باز نخواهی برگشت
کاش می آمدی و می دیدی
که در این کلبه خاموش هنوز
یادگار تو بجاست
کاش یک لحظه سرود شب اندوه مرا می خواندی
که چه ها بر من آزرده گذشت!
کاش می دانستی که در
این عرصه ی دنیای بزرگ
من چقدر تنهایم
و بدانی تو، که
من چقدر تنهایم
و بدانی تو، که
از دل نرود هر آنکه از دیده برفت